خزعبلات و منظاره بچگانه، بی مغزانه، و تهی از خرد بین «الله» که باید آفریدگار زمین و مکان وجهان باشد؛ با یک پاودی دست هشتم بنام «ابلیس».... این مناظره را بخوانید، و به خرد و مشاعره الله و ابلیس توجه کنید؛ که مشتی یاوه را، بنام کلاه آسمانی بخورد ایرانی اندیشمند و زاده های زرتشت و دارا و فردوسی و خیام داده اند......
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
(الحجر/26)
ما انسان را از گل خشکيدهاي (همچون سفال) که از گل بد بوي (تيره رنگي) گرفته شده بود آفريديم!
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ
(الحجر/27)
و جن را پيش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کرديم!
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
(الحجر/28)
و (به خاطر بياور) هنگامي که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشري را از گل خشکيدهاي که از گل بدبويي گرفته شده، ميآفرينم.
فَإِذَا سَوَّيتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ
(الحجر/29)
هنگامي که کار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يک روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگي براي او سجده کنيد!»
فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ
(الحجر/30)همه فرشتگان، بي استثنا، سجده کردند...
إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
(الحجر/31)
جز ابليس، که ابا کرد از اينکه با سجدهکنندگان باشد.
قَالَ يا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
(الحجر/32)
(خداوند) فرمود: «اي ابليس! چرا با سجدهکنندگان نيستي؟!»
قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
(الحجر/33)
گفت: «من هرگز براي بشري که او را از گل خشکيدهاي که از گل بدبويي گرفته شده است آفريدهاي، سجده نخواهم کرد!»
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
(الحجر/34)
فرمود: «از صف آنها [= فرشتگان] بيرون رو، که راندهشدهاي (از درگاه ما!).
وَإِنَّ عَلَيكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يوْمِ الدِّينِ
(الحجر/35)
و لعنت (و دوري از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود!»
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ
(الحجر/36)
گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار!)»
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ
(الحجر/37)
فرمود: «تو از مهلت يافتگاني!
مرگ بر ایرانی بی خرد و پهن مغزی که گفتار خیام و فردوسی را روی تاقچه گذاشته، و به این اراجیف، روزی 17 بار دو لا راست می شود.....
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
(الحجر/26)
ما انسان را از گل خشکيدهاي (همچون سفال) که از گل بد بوي (تيره رنگي) گرفته شده بود آفريديم!
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ
(الحجر/27)
و جن را پيش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کرديم!
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
(الحجر/28)
و (به خاطر بياور) هنگامي که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشري را از گل خشکيدهاي که از گل بدبويي گرفته شده، ميآفرينم.
فَإِذَا سَوَّيتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ
(الحجر/29)
هنگامي که کار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يک روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگي براي او سجده کنيد!»
فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ
(الحجر/30)همه فرشتگان، بي استثنا، سجده کردند...
إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
(الحجر/31)
جز ابليس، که ابا کرد از اينکه با سجدهکنندگان باشد.
قَالَ يا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
(الحجر/32)
(خداوند) فرمود: «اي ابليس! چرا با سجدهکنندگان نيستي؟!»
قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
(الحجر/33)
گفت: «من هرگز براي بشري که او را از گل خشکيدهاي که از گل بدبويي گرفته شده است آفريدهاي، سجده نخواهم کرد!»
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
(الحجر/34)
فرمود: «از صف آنها [= فرشتگان] بيرون رو، که راندهشدهاي (از درگاه ما!).
وَإِنَّ عَلَيكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يوْمِ الدِّينِ
(الحجر/35)
و لعنت (و دوري از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود!»
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ
(الحجر/36)
گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار!)»
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ
(الحجر/37)
فرمود: «تو از مهلت يافتگاني!
مرگ بر ایرانی بی خرد و پهن مغزی که گفتار خیام و فردوسی را روی تاقچه گذاشته، و به این اراجیف، روزی 17 بار دو لا راست می شود.....
No comments:
Post a Comment